1393/11/1
سلام فسقل...
ناگفته نماند بابایی امروز اینجا بود....من از مدرسه اومده بودم خسته بودم خوابیدم
اونا هم خونه رو واسه فردا آماده کردن
وقتی پاشدم دیدم همه چی آرومه خونه آمادههههه
بعد چند تا خرید کوچیک داشتیم رفتیم بیرون ( من و باباییت و مامانیت)
خریدامون انجام دادیم... کلی تو خیابونا گشت زدیم
ودر آخر رفتیم سر مزار شهدای شهرمون ....هوا بس نا جوانمردانه سرد بود
سر مزار آقا سید احمد جعفری هم رفتیم....خدا رحمتشون کنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی