وبلاگ جیگر خالهوبلاگ جیگر خاله، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
آقا مهدیآقا مهدی، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

فسقلی خاله ❤‿❤

عقد مامانی و بابایی

  سلام به همه ی دوستای نی نی وبلاگی...و سلام به فسقلی جونم که هنوز نیومده در روز 1393/11/8 ما عصر ساعتای 5 رفتیم حرم امام رضا جای همگی خالییییی یه مکان تو حرم امام رضا هست مخصوص عقد کردنه ما رفتیم اونجا تا مامانی و باباییت عقد کنن وقتی رفتیم اونجا یه فرش خالی بود ما رفتیم زود رو فرشه نشستیم...همه بودن مامان بزرگا بابابزرگا خاله خانوماااااااااااااا عمه خانوم آقا عمو بابابزرگی عباست رفت دست یه آقا شیخی رو گرفت آوردش پیشمون گفتیم حاج آقا خطبه ی عقدشونو بخونید لطفا ایشون خط...
12 بهمن 1393

مشهد

سلام سلام به فسقلی گلی...خوبیییییییییییی؟ الان ساعت31: 13 1393/11/7 خخخخ ما  مشهدیم تو هتل 1001 دلتون بسوزه با لپ تاپ بابایی اومدم  خاله نسرینم اومده پیشمون جات خالی فسقل آقا فردا صبح میریم حرم واسه عقد بابایی و مامانیت...امروز عصرم شاید بریم حرم همچی آرومهههههههههه ما چقد خوشحالیم   ...
8 بهمن 1393

خواستگاری رسمی 1393/11/2

سلام فسقلییییییییییی خوبیییییییییییی؟؟ چخبرا؟؟؟ خبرای جدید واست دارم.... دیشب همونطور که میدونی خواستگاری رسمی مامانی و باباییت بود وای چقد خوش گذشت همه بودن...اقوام داماد اقوام عروس(بغیر از خاله نسرین )...کلی هدیه آوردن برای خانوادمون واقعا دستشون درد نکنه خریدا و تزییناتشون خیلی قشنگ بود...   ...
3 بهمن 1393

1393/11/1

  سلام فسقل... ناگفته نماند بابایی امروز اینجا بود....من از مدرسه اومده بودم خسته بودم خوابیدم اونا هم خونه رو واسه فردا آماده کردن وقتی پاشدم دیدم همه چی آرومه خونه آمادههههه بعد چند تا خرید کوچیک داشتیم رفتیم بیرون ( من و باباییت و مامانیت) خریدامون انجام دادیم... کلی تو خیابونا گشت زدیم ودر آخر رفتیم سر مزار شهدای شهرمون ....هوا بس نا جوانمردانه سرد بود سر مزار آقا سید احمد جعفری هم رفتیم....خدا رحمتشون کنه   ...
1 بهمن 1393

1392/11/15

وقتی پارسال تو شهرما برف بارید مامانیت رفت یه آدم برفی خیلی خوشکل تو حیاط ساخت خیلی خوشکله ن؟؟   یه N خوشکل هم برای خودش تو باغچه درست کرد...   امسال هنوز اونقدرا برف نباریده که بخواییم آدم برفی درست کنیم... ایشالله امسالم بباره و با دامادمون آدم برفی درست کنیم ...
30 دی 1393

1393/10/30

  سلام بر همه... امروز که از خواب پا شدم سلام به مامان کردم لباسامو پوشیدم که برم مدرسه ..یکی از دوستای خالت اس داد که مدرسه ها تعطیل شد بخاطر برف باور نکردم آخه برف نمیباره فقط برفا یخ زدن و هوا افتضاح سرده برای اطمینان بیشتر زنگ زدیم اداره آموزش و پرورش آقاهه برداشت گفت مدرسه ها تعطیل هستش الان واقعا عالیه حال و هوای ما الانم باباییت تو واتساپ ب من گفت تا وسطای جاده رفتم که برم سرکار، جاده لغزنده بود برگشتم ...
30 دی 1393