وبلاگ جیگر خالهوبلاگ جیگر خاله، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
آقا مهدیآقا مهدی، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

فسقلی خاله ❤‿❤

مشهد

سلام سلام به فسقلی گلی...خوبیییییییییییی؟ الان ساعت31: 13 1393/11/7 خخخخ ما  مشهدیم تو هتل 1001 دلتون بسوزه با لپ تاپ بابایی اومدم  خاله نسرینم اومده پیشمون جات خالی فسقل آقا فردا صبح میریم حرم واسه عقد بابایی و مامانیت...امروز عصرم شاید بریم حرم همچی آرومهههههههههه ما چقد خوشحالیم   ...
8 بهمن 1393

خواستگاری رسمی 1393/11/2

سلام فسقلییییییییییی خوبیییییییییییی؟؟ چخبرا؟؟؟ خبرای جدید واست دارم.... دیشب همونطور که میدونی خواستگاری رسمی مامانی و باباییت بود وای چقد خوش گذشت همه بودن...اقوام داماد اقوام عروس(بغیر از خاله نسرین )...کلی هدیه آوردن برای خانوادمون واقعا دستشون درد نکنه خریدا و تزییناتشون خیلی قشنگ بود...   ...
3 بهمن 1393

1393/11/1

  سلام فسقل... ناگفته نماند بابایی امروز اینجا بود....من از مدرسه اومده بودم خسته بودم خوابیدم اونا هم خونه رو واسه فردا آماده کردن وقتی پاشدم دیدم همه چی آرومه خونه آمادههههه بعد چند تا خرید کوچیک داشتیم رفتیم بیرون ( من و باباییت و مامانیت) خریدامون انجام دادیم... کلی تو خیابونا گشت زدیم ودر آخر رفتیم سر مزار شهدای شهرمون ....هوا بس نا جوانمردانه سرد بود سر مزار آقا سید احمد جعفری هم رفتیم....خدا رحمتشون کنه   ...
1 بهمن 1393

1392/11/15

وقتی پارسال تو شهرما برف بارید مامانیت رفت یه آدم برفی خیلی خوشکل تو حیاط ساخت خیلی خوشکله ن؟؟   یه N خوشکل هم برای خودش تو باغچه درست کرد...   امسال هنوز اونقدرا برف نباریده که بخواییم آدم برفی درست کنیم... ایشالله امسالم بباره و با دامادمون آدم برفی درست کنیم ...
30 دی 1393

1393/10/30

  سلام بر همه... امروز که از خواب پا شدم سلام به مامان کردم لباسامو پوشیدم که برم مدرسه ..یکی از دوستای خالت اس داد که مدرسه ها تعطیل شد بخاطر برف باور نکردم آخه برف نمیباره فقط برفا یخ زدن و هوا افتضاح سرده برای اطمینان بیشتر زنگ زدیم اداره آموزش و پرورش آقاهه برداشت گفت مدرسه ها تعطیل هستش الان واقعا عالیه حال و هوای ما الانم باباییت تو واتساپ ب من گفت تا وسطای جاده رفتم که برم سرکار، جاده لغزنده بود برگشتم ...
30 دی 1393

امشب1393/10/29

  سلام فسقلیییییییییییییییی....خوبی دیگه ماهمه خوبیم... امشب باباییت اومده پیش ما من و بابایی و مامانی رفتیم بیرون چنتا خرید داشتیم انجام دادیم واااای یک برف خیلی سنگین داره اینجا میباره ما خیلی بابت این موضوع خوشحالیم....هوا واقعا عالی شده سر مزار شهدا هم رفتی فوق العاده سرد بود هواااا خلاصه یخ زدیم واقعا برف شدیده خیلی عالیهههههههههههه خدا روشکر الانم که من دارم این مطلبو تایپ میکنم باباییت کنارم داره نماز میخونه...فک کنم رکعت دومه راستی یه سری چیزا رو یادم رفت بگم.... ما روز جمعه ینی 3 بهمن خواستگاری رسمی داریم...امیدوارم خوش بگذره ک میگذره ما 7...
29 دی 1393

بازم خرید(1393/10/27)

  سلام سلام... ما همگی در روز شنبه 1393/10/27 باهم رفتیم خرید ایندفه دیگه همهههه بودن (بابا بزرگ ها مامان بزرگ ها عمه فاطمه  عموحسن  خاله عاطی مامانی بابایی) فوق العاده خوش گذشت بی شوخی یه کت وشلوار خیلی شیک و یه کیف خیلی قشنگ و یه جفت کفش برای مامانی و یه کفش دامادی برای آقای داماد خریده شد...خیلی قشنگن خیل واقعا پسندای قشنگی بود تو مطلب بعدی عکساشونو رمز دار میزارم... و در آخر ما رفتیم رستوران ، آقا دامادمون اومدن نوشابه رو باز کنن ...نوشابه هه ترکید از سر تا پا خیس شد هااااااااااااااااااااااااااااهاااااااااااااااااااااااااااااااا خلاصه فوق العاده خوش گ...
29 دی 1393

1393/10/26

سلام خدمت نی نی فسقلی.... من چند روز نتم قطع بود برای همین دیر شد روز جمعه 1393/10/16 علی آقای گل خونه ی ما بودن .... خیلی هم خوش گذشت ... ناهار در خدمت ما بودن اونم چلو کباب مامان بزرگی...جاتون خالی   ...
29 دی 1393

بابایی اومد

  سلام جناب آقای فسقلی ... وای امروز امتحانام تموم شد... خداروشکر دیشب باباییت بازم اومد پیش ما(1393/10/23) من بدبخت استرس امتحان جغرافی رو داشتم امروز صبح بابابزرگی از مشهد اومد...همینطوری یهویی همین دیگه....حرفی ندارم تا برنامه ای دیگر بدرود ...
24 دی 1393